بزرگترین نکته ی مهم در Q50S دقیقا زیر زیر کاپوت آن است. خیر شما اشتباه حدس زده اید، موتور آن نیست. چرا که آن را از مدل قبلی خود یعنی G37 سدان به ارث برده که تنها توانایی تولید 328 اسب بخار قدرت و 269 پوند فوت گشتاور را داراست اما به بهترین شیوه استاندارد های NVH را رعایت کرده است.پس جواب خیر است،شما برای پیدا کردن بخش احمقانه ی آن باید پایین تر بروید.اینجا هیچ ستون فرمانی دیده نمیشود.خب از لحاظ فنی اینجا یک ستون فرمان دیده میشود اما نه در هنگامی که Q50S روشن است.در اینجا یک کلاچ در وسط بقایای ستون فرمان نیز حضور دارد که هنگام احتراق به انتقال انرژی و یا جلوگیری از انتقال آن می پردازد.هنگامی که باطری خودرو از کار بیفتد کلاچ خودرو نیز قطع میشود ولی موتور خودرو همچنان در حال کار کردن است.اما بله دوستان،درست حدس زده اید.Q50S به همراه سیسستم هدایت فرمان سیمی عرضه میشود.اولین سوال سوال این است،چرا سیستم هدایت فرمان سیمی در جایگاه نخست قرار دارد؟اینفینیتی مدعی دو چیز است.اول اینکه کمتر شدن صدا، لرزش و ناهنجاری در خودرو مستلزم خرد کردن لرزش های ناشی از ستون فرمان است و دیگر اینکه سیستم هدایت فرمان سیمی باعث درخشان شدن نام اینفینیتی در زمینه تکنولوژی هدایت خودرو میشود. البته بعضی از ادعاهای اینفینیتی بهتر از چیزهایی هستند که تا به حال تجربه کرده اید. در هر صورت به خواندن ادامه دهید.
برای لکسس هم خبری از تغییرات مهم همانند اینفینیتی نیست. اگر مجبور بودیم چیزی را برای محبوب کردن در گوگل انتخاب کنیم، اگر قرار باشد آن چیز لذت رانندگی در IS350 جدید که بر روی پلتفرم کوچک شده ی GS قرار گرفته است باشد، در واقع خودرویی است که ما اینجا در موتور ترند بسیار دوستش داریم. در تستی که پیش از این داشتیم GS F Sport تا به راحتی جدال قابل قیاسی بین Audi،BMW و اینفینیتی ایجاد کند. در آن تست، برد GS تنها به خاطر داشتن کمترین وزن در بین گروه نبود (بین 535i، A6 وM37). بلکه به خاطر داشتن بیشترین لذت در رانندگی بدون هیچ شک و شبهه ای بود. از آنجا که ممکن است انتظار داشته باشید حتی مدل کوچک شده ی GS F Sport هم کاملا حس چابکی و سریع بودن را منتقل میکند. با شرایطی که IS350 جدید دارد پکیج F آن شامل: انطباق پذیری و تغییر سیستم تعلیق به وسیله ی دامپرهای برقی، تغییر میزان حساسیت سیستم هدایت خودرو، کالیپر و دیسک های ترمز بزرگتر با عملکرد بهتر و رینگ های بزرگتر (18 اینچی) به همراه تایر های پهن تر تابستانی میباشد. همچنین توجه داشته باشید که IS350s محور عقب دارای یک سیستم اتقال قدرت 8 سرعته ی اتوماتیک جدید نیز است که با نظم و قدرت کار خود را انجام میدهد. اما موتور آن که یک موتور V6 است و توانایی تولید 306 اسب بخار و 277 پوند فوت گشتاور را داراست تمامی قدرت تولیدی را منتقل میکند که به نظرم یک اشتباه است.این مسئله در مورد Q50S هم صادق است و بزرگترین اشتباه اینفینیتی به حساب می آید. به خاطر داشته باشید موتور یک خودرو مهم ترین بخش در یک رقابت است. چرا به راه انداختن ماشین با یک موتور بیش از اندازه گرم؟ مخصوصا بعد از اینکه یک رقابت آلمانی با اضافه کردن 10 اسب بخار قدرت در هر لحظه انجام می شود.
تست و بررسی شامل داستانی در دو موقعیت متفاوت است. اولین آنها تست خیابانی است و اینفینیتی در این تست به جدال با لکسس می پردازد. در مسیر مستقیم Q50S دارای خشم و سرعت بیشتر است و در 5.2 ثانیه به مرز 100 کیلومتر در ساعت می رسد اما لکسس در 5.5 ثانیه به این سرعت دست میابد. این جریان تا یک چهارم مایل به همین روند پیش میرود تا جایی که اینفینیتی در 13.8 ثانیه و با سرعت 102.1 مایل بر ساعت آن را طی میکند در حالی که لکسس 0.2 ثانیه دیرتر و در 14 ثانیه آن را تمام میکند اما با سرعت پایین تر یعنی 98.5 مایل در ساعت.همچنین Q50S راحت تر از IS350 متوقف میشود و از سرعت 60 مایل در ساعت تا حالت سکون را در 110 فیت طی میکند در حالی که لکسس IS350 به 114 فیت نیاز دارد. در این لحظه به ما ثابت شد که در حرکت و توقف Q50S دارای عملکرد بهتر است.
و حال قسمت جذاب این تست و بررسی شروع میشود. بین این دو خودرو 31 پوند اختلاف وزن وجود دارد (اینفینیتی 3766 پوند وزن دارد و دارای اتاق باریک تر است و لکسس 3797 پوند وزن دارد) در عین حال آنها بعد از 8 بار تست تا 2603 ثانیه یکسان عمل کردند. پس اگر Q50S شتاب بهتری دارد و بهتر متوقف میشود ممکن است کسی حدس بزند که از طرفی لکسس شتاب ثانویه ی بهتری دارد اما هیچگاه ممکن نبود بدانید که این نتایج به توانایی های راننده نیز بستگی دارد. در حقیقت این هشتمین امتحان سخت ما از این دو خودرو بود (8 بار برای گرفته شدن بهترین نتیجه خودرو هارا تست کرده اند). منحرف کردن پشت خودرو در اینفینیتی در مقایسه با لکسس لذتی حدود 2 برابر داشت. هنگامی که در IS350 حضور دارید احساس میکنید که خودرو نسبت به Q50S کمی تنبل تر است. یکی از دلایل احساس سواری خشن تر در اینفینیتی دارا بودن سیستم OneTouch و غیر فعال بودن سیستم کنترل کشش و پایداری است. بیشتر خودرو های مدرن از جمله لکسس IS350 برای غیر فعال کردن تمامی سیستم ها دو راه دارند. معمول ترین آنها فشردن تنها یک کلید برای غیر فعال کردن سیستم کنترل کشش و یا نگه داشتن آن به مدت 10 ثانیه برای غیر فعال کردن سیستم کنترل پایداری. درQ50S شما تنها با فشردن یک دکمه آزادید تا هر حرکتی را انجام دهید، ازجمله دریفت در محوطه ی پارکینگ. بله دوستان، اینفینیتی واقعا خودروی سرزنده ایست. در Q50S همچنین سیستم های هدایتی وجود دارند که در زمانی که وارد یک پیچ تند میشوید به شما کمک میکنند و زمانی که شما Q50S را خشمگین کنید میتوانید از منحرف کردن پشت آن لذت ببرید. ما از ورود یک خودرو ی بدون ستون فرمان به یک تست محدود واقعا شگفت زده شده بودیم تا جایی که مدیر تست ما یعنی Kim Reynolds گفت: آرزو میکردم که هیچ وقت به من نمی گفتید که این خودرو توسط سیم کنترل میشود.من هیچگاه نمیخواستم تا این را بدانم.و تا اینجای کار در بین این دو خودروی یاد شده معلوم شد که اینفینیتی در جاده لذت بیشتری را به شما منتقل میکند.
صبح روز بعد، من و تست ادیتور برنامه یعنی آقای Scott Mortara به همراه این دو خودرو به یک جاده ی کوهستانی بی نظیر رفتیم تا این دو خودرو را به نوعی به دنیای حقیقی نزدیک تر کنیم. بعد از بالا و پایین رفتن جاده ما به خوبی نکته های مهمی را درباره ی هر خودرو فهمیدیم و هر دو به زمان یکسان در لکسس دست یافتیم Scott Mortara در باره ی اینفینیتی میگوید: یک موتور بزرگ با قدرت فراوان دارد، اما در طول رانندگی پرنشاطی که داشتم متوجه شدم که دریچه ی سوخت رسانی آن کمی کند عمل میکند. بزرگترین اشکال آن نیز در سیستم هدایت آن است. زمانی که خودرو را منحرف میکنید سیستم هدایت الکتریکی آن به شدت احساسی غیر عادی به شما میدهد. هر دو مشکل نیز در خودرو قابل اثبات هستند. تعویض دنده های گیربکس هفت سرعته ی اتوماتیک آن نیز در مقابل گیربکس جدید هشت سرعته ی IS350 کند هستند و با تاخیر انجام میشوند. بله Q50S دارای قدرت بیشتر است ولی همیشه برای در اختیار قرار دادن آن آمادگی لازم را ندارد. اما چیزی که اهمیت بیشتری دارد این است که سیستم هدایت سیمی آن در جاده های مواج بسیار عجیب و غریب رفتار میکند.
Q50S دارای 4 حالت مختلف هدایتی است. اعم از: سبک،سنگین،سریع ولی Scott و من هر دو،وضعیت استاندارد با تلاش و سرعت کمتر را ترجیح دادیم. ولی حتی این وضعیت نیز حقیقی نیست. اینفینیتی باعث شده تا هنگام رانندگی حدود 80 درصد احساس هدایت مجازی داشته باشد تا هدایت حقیقی. اما با هدفی که ما از این تست و بررسی داشتیم باید بگویم که لکسس به همراه یک سیستم هدایت واقعی بهتر است. علاوه بر این حتی اگر سیستم هدایتی غیر واقعی اینفینیتی بتواند طبق ادعاهای آن از سیستم هدایتی واقعی بهتر عمل کند باید بگویم که این حقیقتا یک ادعای بی ثبات است. همانطور که Mortara در باره ی سیستم هدایتی آن گفت در ادامه اظهار داشت که من در هر لحظه در حال تنظیم کردن موقعیت چرخ ها بودم حتی اگر وضعیت چرخ ها ثابت بود چرا که خودرو آن را باعث میشد.در مورد IS350 نیز باید بگویم که از گزارش در بارهی برادر بزرگتر آن یعنی GS350 بسیار خوشحال بودم و به میزان قابل ملاحظه ای از زیبایی آن هیجان زده شده بودمMortara نیز درباره ی آن میگوید:یک خودروی هیجان انگیز برای یک رانندگی لذت بخش در هرجا. لکسس IS350 در جاده ی کوهستانی به همان نرمی و راحتی که در بزرگراه است عمل میکند.من در مورد لکسس متوجه شدم که در جاده های پر پیچ و خم دره ای و کوهستانی بسیار زبده تر از اینفینیتی عمل میکند و همچنین سواری و هندلینگ بهتری را داراست. من حتی در ابتدا فکر میکردم که لکسس کمی قدرت کمتری دارد ولی جعبه دنده و دریچه یسوخت سانی آن باعث میشد که آنرا کندتر از Q50S احساس نکنم. در واقع هر دوی ما احساس کردیم که لکسس را سخت تر میتوانیم سر جایش بنشانیم.رنگ لکسس نیز مارا بسیار تحت تاثیر قرار داد.
در نهایت باید بگویم که اگر بین این دو، خودرویی در سطح رقابت با سری 3 باشد آن خودرو تنها IS350 است و میتوان گفت که این رقابت با برتری IS350 به پایان میرسد.
نظرات شما عزیزان:
[ پنج شنبه 21 شهريور 1392برچسب:اینفینیتی,لکسوس,مقایسه لکسوس و اینفینیتی,
] [ 16:22 ] [ محمد فرزانه فر ][